کد مطلب:29809 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98
5893. امام علی علیه السلام:ای ابن عبّاس! هر گاه پادشاهیِ بنی امیّه پایان یابد، اوّلین كسانی كه از بنی هاشم به حكومت خواهند رسید، فرزندان تو اَند و آنان كارهایی انجام خواهند داد.[2]. 5894. الفتن - به نقل از ابن عبّاس -:به علی بن ابی طالب علیه السلام گفتم:دولت ما كِی خواهد بود، ای ابو الحسن؟ فرمود:«هر گاه جوانان خراسان را دیدی، گناه آن را شما نصیب می برید و خوبی آن را ما به دست خواهیم آورد».[3]. 5895. امام علی علیه السلام - در خطبه اش -:وای بر این امّت از مردانشان! از شجره نفرین شده ای كه خداوندتان آن را یاد كرده است. آغاز آنان، سرسبزی و پایان آن، نابودی است. پس از آنان، سرپرستی امّت محمّدصلی الله علیه وآله را مردانی به دست می گیرند كه اوّلی شان مهربان ترینشان، دومی شان خونخوارترینشان، پنجمی شان سرحال ترینشان، هفتمی شان داناترینشان، دهمی شان كافرترینشان - كه او را نزدیك ترین فرد به او خواهد كشت -، پانزدهمی شان خسته ترین و كم ثروت، و شانزدهمی شان بر ذمّه پردازترین و صله رحم كننده ترینشان است. هجدهمی شان را پس از آن كه با سپاهش به گذشت رفتار كرد، پاهایش را در خونش غلطان می بینم. سه تن از پسرانش به حكومت می رسند كه رفتارشان رفتار گم راهی است. بیست و دومی شان كهن سال فرتوتی است كه سال های حكومتش طولانی و روزگارش همگام رعیّت خواهد بود. بیست و ششمی شان[4] زمام حكومت از دستش مانند چارپای رمیده، به دَر می رَود و حماقتش به زوال حكومتش كمك كند. گویی از هم اكنون كشته او را بر روی پل زَوراء[5] می بینم. «ذَ لِكَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّمٍ لِّلْعَبِیدِ؛[6] این، سزای آنچه از پیش انجام داده بوده ای؛ و خداوند به بندگان، ستم نمی كند».[7]. 5896. امام علی علیه السلام:گویی مردی از بنی عبّاس را می بینم كه چون شتر، قُربانی می شود و نمی تواند از خود، دفاع كند. وای بر او و وای بر او! چه چیزْ او را پس از آن كه به خلافت رسید، از فرمان خداوند عزّوجلدور ساخت و به دنیای پست، روی آورد؟ [ تا آن كه فرمود: ] اگر بخواهم از نام، كُنیه و مكان كشته شدنشان خبرتان بدهم، خبر می دهم.[8]. 5897. امام علی علیه السلام:پادشاهی فرزندان بنی عبّاس از راه خراسان می آید و از راه خراسان، تباه می گردد.[9].
5892. الكامل - در یادكردِ به دنیا آمدن علی بن عبد اللَّه بن عبّاس -:امام علیه السلام او را گرفت و برایش دعا كرد و او را برگرداند و فرمود:«بگیر، ای پدر پادشاهان! من او را علی نامیدم و به ابو الحسنْ كنیه دادم».[1].
بیست و دومین نفر آنان، مكتفی باللَّه بود، ولی از آن جایی كه دوره خلافت وی كوتاه بود، مرحوم علّامه مجلسی، احتمال اشتباه ناسخ و یا اشتباه راوی را داده و بیست و دوم را قادر باللَّه و یا قائم بأمر اللَّه دانسته است كه اوّلی 86 سال عمر كرد و زمان حكومتش 41 سال بود و دومی 76 سال عمر كرد و مدت خلافتش 44 سال بود. و گفته كه ظاهراً بیست و ششمین فرد آنان معتصم بود، در حالی كه معتصم، سی و هفتمین پادشاه از بین آنان بود. و منظور این است كه اینان، بزرگان این طایفه هستند و یا در طبقه بزرگان از اولاد عبّاس اند. (برای اطّلاع بیشتر، ر. ك:بحار الأنوار:323/41).